شكست مایك تایسون از اراده فولادین باستر داگلاس

طوری برای رسیدن به هدفت بجنگ كه جز برد هیچ راه دیگه ای برات وجود نداره و طوری قدم بردار به سمتش كه هیچ راه برگشتی وجود نداره، مبارزه كن حتی اگر هیچ توانی برات نمانده شاید آخرین ضربه همه چیز را به نفعت تغییر بده، پس آخرین ضربه رو بزن.

اگر حوصله خواندن کل متن رو ندارید، باید فقط چهار تا کار انجام بدید :

  1. هیچوقت در راه رسیدن به رویاهاتون تسلیم نشید
  2. هیچوقت در راه بهبود روابط تون تسلیم نشید
  3. هیچوقت از خودتون ناامید نشید
  4. هیچوقت از زندگی ناامید نشید

میپرسید چطور تسلیم نشویم؟ جواب این است که باید هدفی بزرگ تر از خودتان داشته باشید؛ اما خب ماجرا همین جا تمام نمیشود…

جریان چیه و چه اتفاقی برای من افتاد؟

امسال سال عجیبی برای من بود و علارغم تلاش های زیادی که برای رسیدن به خواسته هایم کرده بودم اما هیچ نتیجه ی قابل قبولی نگرفته بودم… میخواستم تسلیم بشم و این روند تحمل شکست رو متوقفش کنم.

راستش رو بخواهید خیلی هم آسون نیست که بعد از هر شکست بخواهید به خودتون دلداری بدید…

[su_highlight background=”#2980b9″ color=”#ecf0f1″]با بسته های آموزشی 22مبحث قبولی خود را در آزمون های نظام مهندسی تضمین کنید.[/su_highlight]

  • اینبار تقصیر تو نبود…
  • یکبار دیگه امتحان میکنم مطمئنم میشه…
  • درسته موفق نشدم اما خب خیلی چیزا یادگرفتم…
  • شکست؟ من فقط یک راه جدید پیدا کردم که به هدفم نمیرسه…

 

و جملات دیگه ای از این دست که بعد از مدتی که تکرارش میکنید دیگه تاثیری روی شما نمیذاره؛ اما به هرحال امسال دیگر میخواستم تسلیم بشم و تنها چیزی که کمکم کرد کتاب های انگیزشی و خب مطالب دیگری که از وبسایت سوخت جت خواندم بود چون

  • شکستی رو در رابطه عاشقانه ام خوردم
  • رویای من خیلی سخت تر از چیزی که فکر میکردم شده بود
  • به نظر خیلی منطقی تر بود که شکست رو قبول کنم و راه آسون تری رو انتخاب کنم

اما «گذشته»-ام اجازه نداد…

یک تجربه دیگری هم این اواخر بدست آورده بودم؛ تمام افرادی که خیلی وقت بود به خاطر کارهایم باهاشون صحبت نکرده بودم و ازشون اطلاعی نداشتم، رفتم و باهاشون صحبت کردم و احوال پرسی کردم. تقریبا تمام آنها من رو متهم کردن به اینکه متقلب هستم و با ظاهرسازی نمیخواهم قبول کنم که شکست میخورم در زندگی.

[su_note note_color=”#2980b9″ text_color=”#ecf0f1″ radius=”5″]خب من بازهم باهاشون قطع رابطه کردم !
حتی در شبکه های اجتماعی که داشتم هم دوستی ام رو باهاشون قطع کردم (Block)… اما جواب نداد !
چون بعد از چند وقت سوال بی جوابی توی ذهنم شکل گرفت «نکنه اینا درست میگن…؟» ، «این دوستام خیلی وقته منو میشناسن، شاید چیزی که میبینن واقعیته و من نمیبینم؟»[/su_note]

اما خب یک جورایی مطمئن بودم مسیری که داشتم میرفتم درست بود.
تقریبا تمام چیزهایی که توی کتاب های موفقیت خوانده بودم، توی مصاحبه های افراد موفق شنیده بودم شبیه به کاری بود که داشتم میکردم. همه افراد موفق سختی کشیده اند و تلاش کرده اند و هزاران بار شکست خورده اند.

 

پست های توصیه شده

بدون دیدگاه، دیدگاه خود را در زیر اضافه کنید!


افزودن دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *